امروز کیونگسو رفته بود بیرون تا غذا بخوره. یه نفر که توی ماجرا حضور داشت گفت که بلافاصله وقتی مغازشو باز کرده کیونگسو رو دیده و اونقد استرس گرفته که پاهاش شروع به لرزیدن کردن و نزدیک بوده بیفته زمین =)))
مدیر دختره به امضا از کیونگسو گرفته بود. در واقع دی او همین چند وقت پیش رفته بود اونجا و دختره فک کرده بود که ممکن نیست که به این زودیا برگرده واسه همین وقتی دیده بودش خیلی شکه شده بود.
33 👁 بازدید
ذوقیدهذ بوده
چه جالب.gif)
Dar in had zogh marg shod